۱۳۸۸ آذر ۱۰, سه‌شنبه

زنان ایرانی در دوره هخامنشیان : از همراهی سپاه تا ساخت تخت جمشید

مورخان معاصر، اصرار عجیبی در پذیرفتن قضاوت های مورخان کلاسیک یونانی درباره زندگی ایرانیان باستان دارند، به خصوص وقتی   ‎ نوبت به مسائل زنان در ایران هخامنشی میرسد ( نشاط، ۲۰۰۵ ) خانم لیلا احمد هم  در کتاب زن و جنسیت در اسلام  از این امر مستثنا نیست. احمد با  اشاره به اپنهایم ، با نگاهی کاملا غیر منتقدانه میپذیرد كه جایگاه عمومی زنان بین النهرین پس از حمله کوروش دچار تنزل شد. احمد معدود مثال هائی آورده و سپس این مثالها را به کل جامعه ایران آن زمان تعمیم میدهد.
از سوی دیگر مطالعات سیستماتیک خانوم ماریا برایسس درباره زنان سلطنتی و غیر سلطنتی دوره هخامنشیان داستان دیگری را برای ما بازگو میکند. کتاب  برایساس چهره ای قدرتمند و تاثیر  گذار از زنان هخامنشی ترسیم میکند( هر چند هنوز هم پایین تر از مردان). برایسس شدیدا درباره ایده حجاب و گوشه نشینی زنان دوره هخامنشی تردید میکند. برای اثبات این موضوع به مجسمه ها و تندیس های به جای مانده از زنان اشاره میکند. خانوم برایسس، به پلوتارک ( جهانگرد یونانی در دوره هخامنشی) اشاره میکند كه شاهد مسافرت یک زن از خاندان سلطنتی بوده است : " این زن در حقیقت  استاتیرا همسراردشیر دوم بوده  كه محبوبیت خاصی میان مردم داشته است از این روی كه هنگام سفربا کالسکه سلطنتی اجازه میداده مردم عادی او را ببینند." (برایسس، ۱۹۹۶، ص ۸۴) تصاویر زنان بر روی مهرها نیز مدرک دیگری دال بر زندگی در عرصه عمومی آنها ارائه میدهد. بر خلاف احمد، برایسس کالسکه های رو بسته را تعبیر به حجاب و پرده نشینی نکرده و معتقد هست  كه به احتمال زیاد پرده های این کالسکه ها، زنان را از آفتاب داغ و گرد و غبارجاده ها حفظ  میکرده اند. خانم احمد تنها با اشاره به کالسکه های روبسته متقاعد شده اند كه زنان هخامنشی عزلت نشین بوده اند! در حالیکه مدارک زیادی دال بر حضور زنان آن زمان وجود دارد، بیکر ( ۲۰۰۷) لیست بلند بالایی از مهرها، ظروف، تندیس ها ، و دیگر آثار هنری آن دوره ارائه میدهد كه نقش زنان بر روی انها مشاهده میشود.



منبع عکس : شبهای بی سحر  

واقعیت دیگری كه معمولا توسط مورخین بی اهمیت تلقی میشود حضور و همراهی زنان از طبقه اشراف و سلطنتی در سپاه پارسیان بوده است: " داماسپیا همسر اردشیر اول، شاه را در یکی از نبردها همراهی میکرد. جسد او به همره جسد شاه در سال ۴۲۴ - ۴۲۵ پیش از میلاد به پرپولیس باز گردانده شد." (برایسس، ۱۹۹۶، ص۹۰) علاوه بر همراهی سپاه، زنان ایرانی قادر به مسافرت بدون حضور همسر بوده اند، و این در حالی بوده است كه یک زن بابلی بر اساس قانون حمورابی به شدت از ترک خانه بدون اجازه شوهرش نهی میشد.
هنگامی كه هرودوت از امپراطوری هخامنشیان دیدن کرد ، از حضور زنان ایرانی در جشن ها و میهمانیهای عمومی اظهار تعجب و انزجار کرد (  نشاط، ۲۰۰۵) زنان ایرانی در منابع یونانی به خاطر حضور و تاثیرشان در عرصه های عمومی بدنام هستند. در این منابع چهره زنان ایرانی، چهره ای قدرتمند، منفی، عاری از حیا و عاطفه، و خونخوار ترسیم شده است. به گفته برایسس " وابستگی شاه به نصایح زنان و یا سپردن تصمیم درباره مجازات ها به زنان ، برای یونانیان مفهومی خارجی و غیر قبل هضم بوده است " ( ص. ۱۰۵ ) و در حقیقت رویکرد منفی یونانیان به زنان ایرانی ناشی از این میشده است كه " یونانیان با تفاوت های متعددی میان دو فرهنگ ایرانی و یونانی مواجه شدند " ( ص. ۱۲۲ ) و بنا بر این شرکت زنان در سیاست را غیر معقول و به مثابه بی نظمی تلقی میکردند. همینجا باید تاکید کنم كه خانم برایسس علیرغم نقل این نکات روند شرکت زنان در قدرت را روندی تصاعدی نمیداند.

مطلب جالب دیگری كه درباره زنان هخامنشی پیدا کردم، و برای خودم بسیار عجیب و شگفت انگیز بود حضور زنان از هر دو طبقه اشراف و غیر اشراف در فعالیتهای اقتصادی و بازار کار آن دوره بوده است. سنگ نوشته هایی كه در تخت جمشید یافت شده اند گویای این حقیقت هستند.  در این سنگ نوشته ها میبینیم كه زنان زیادی در ساخت تخت جمشید نقش داشته اند! برخی از انها بیشتر و برخی دیگر کمتر از مردان دستمزد میگرفته اند ( هالوک ، ۱۹۸۵ )در یکی از  سنگ نوشته میخوانیم كه  " ۲۲ زن و هفت مرد ۴۰  quart  جو به عنوان دستمزد میگیرند، ۱۶ مرد  quart ۳۵  جو  ، ۵۵ زن ۳۰ تا، و تنها ۳ مرد و ۲۲ زن مقادیر استانداردی [ بیش از مقادیر ذکر شده ] دریافت میکنند. ما حدس میزنیم كه این گروه آخر، شامل پرسنل حرفه ای بوده است " ( ص. ۶۰۲ ) من اینجا دو نکته مهم میبینم : اول این كه در گروه آخر كه حرفه ای ها هستند تعداد زنان چند برابر مردان هست، دوم ؛ به نظر میرسد كه دستمزد بر اساس میزان حرفه ای بودن پرداخت میشده است نه جنسیت! 
هالوک همچنین اشاره میکند به برخی از گروه هائی كه سر کارگر های زن داشته اند. البته دراین گروه ها تعداد کارگران زن بیشتر  از مردان بوده است ( ص. ۶۰۱ ) به طور کلی، در یک دوره سی سال، زنان ۴۰ درصد از نیروی کار را تشکیل میدادند، نرخی كه حتی  با استانداردهای جامعه امروز هم بالا به نظر میرسد (  نشاط ، ۲۰۰۵)
در آثار به جای مانده، همچنین ، نام زنی به چشم میخورد كه برای خود دارای نیروی کار و قدرت اقتصادی بالایی بوده است.  اسم این زن  ایرداباما بوده است ( برایسس، هالوک ).  دامنه تجارت  ایرداباما از شوش تا تخت جمشید را پوشش میداده است. ( برایسس، ص. ۱۴۱) با وجود  این كه هویت این زن و عنوان اشرافی او نامشخص هست، بر اساس سنگ نوشته ها ، و تاکیدی كه بر روی نام وی شده است ، و همچنین وضیعت اقتصادی و مستقل او، میتوان نتیجه گرفت كه جایگاه برجسته ای در دربار هخامنشیان داشته است.

درباره شکل رایج ازدواج در زمان هخامنشیان ، و همچنین اندازه حرم های شاهان ، مطالب متناقض زیاد هست. هرودوت میگوید كه بسیاری از مردان اشراف تک همسر بوده اند. و برخی حتی عشق و وفاداری به همسرشان ابراز میکردند ( نشاط ، ۲۰۰۵) درباره اندازه حرم اردشیر ، برای مثال، خانم نزهت میگویند كه شک دارند این حرم، به بزرگی كه ادعا میشود بوده است ، زیرا بسیاری از اعضای مونث این حرم ، زنان خدمتکار بوده اند و بسیاری دیگر همسران پسران شاه .  کوک (۱۹۸۵) معتقد است كه جانشینان داریوش و خشایار تک همسری را پیشه کرده بودند.

در خاتمه بخش هخامنشیان ، باید گفت كه نگاه کلی به وضیعت زنان اشراف و غیر اشراف در دوره هخامنشیان ما را متقاعد میسازد كه هنگام ادعا درباره پائین بودن  وضیعت اجتماعی این زنان ( ادعای لیلا احمد) کمی محتاط باشیم. سطور بالا نشان داد این زنان فقط ماشین های سکس و تولید بچه نبوده اند، بلکه در اقتصاد ، سیاست و عرصه های عمومی حضور داشته اند. این مطالب به این معنی نیست كه زنان ایرانی آن عصر تحت فرهنگ مسلط مرد سالاری نبوده اند، بلکه تنها تحقیق کوچکی در رد ادعای احمد هست كه میگوید اعراب و اسلام,  زن ستیزی را از پارسیان آموخته اند و در این ادعا تا جایی پیش میرود كه میگوید در دین زرتشت زن موجودی بوده بین شی و انسان !

اگر درس ها بهم مجال بدند به زودی بخش ساسانیان را اضافه میکنم.    

    
 
Ahmed, L (1998), Women and Gender in Islam, Historical Roots of a Modern Debate, Yale University Press

BAKKER, J. (2007), the Lady and the Lotus: The Representations of women in Ahaemenid Empire, Iranica Antiqua, Vol. 42, p207-220

Broisus, M (1996), Women in Ancient Persia, 559-331 BC, Clarendon Press

Cook, M.  (1985), The Rise of the Achaemenids and Establishment of Their Empire , in The Cambridge History of Iran , Ed by Gershevith, I. , Cambridge University Press, volume 2, p. 200-291


Hallock R.T. (1985), The Evidence of the Persepolis Tablets, in The Cambridge History of Iran , Ed by Gershevith, I. , Cambridge University Press,  volume 2, p. 588-609


Nashat, G., (2003),Women in Pre-Islamic and Early Islamic Iran, in  Women in Iran, From the Rise of Islam to 1800, Ed by Nashat, G, Beck , L. University of Illinois Press.


۱۳۸۸ آبان ۲۷, چهارشنبه

زن در متون و دین اوستایی

بر اساس دین کرد، زنان از حق تملک دارایی و همچنین از حق قضاوت برخوردار بوده اند. حتی در شرایط خاصی میتوانسته اند رسما به عنوان مغ در اجتماع ظاهر شوند. هرچند در متون اوستایی بهتر است نتیجه زایمان زن، فرزند پسر باشد، با این وجود آموزش هم در دسترس پسران بوده و هم در دسترس دختران. در کتاب ۸ دینکرد، به وضوح اشاره میشود زنی كه قانون میداند و بر مسند قضاوت نشسته است به است از مردی كه قانون نمیداند(دالا ، ۱۹۲۲) بنابر این تاکید میشود ملاک برتری انسانها نه جنسیت انها بلکه دانش انها میباشد.
بر طبقه متون اوستایی دین زرتشت، دینی است به شدت حامی ازدواج و تشکیل خانواده، با این وجود مدرکی دال بر تاکید یا مقبولیت چند همسری در این متون به دست نیامده (همان منبع ) بنابر این نمیتوان پدیده چند همسری در میان پادشاهان و طبقه ممتازاجتماع در ایران قبل از اسلام را به متون اوستایی نسبت داد.
از نظر اوستا وحشتناک ترین تجربه زنانگی ، تجربه عادت ماهیانه است، به طوریکه حتی نگاه زنی كه حیض است آلوده توصیف شده (نزهت، ۲۰۰۳ ) هر چند این وضعیت ، مانع از این نمیشود كه زنان نیز لباس مقدس را در همان سنی بپوشند كه مردان آن را به تن میکنند. (دالا ، ۱۹۲۲ )
در کتاب ۱۳ یشت، نام تعدادی از زنان امده است كه مورد مدح و ستایش واقع شده اند. جالب است كه این زنان نه زنان خانه دار ، بلکه زنان جنگجو و یا مغ بوده اند (سنجانا، ۱۸۹۲ ) بنابر این میتوان گفت كه هر چند در متون اوستایی وظیفه اولیه زن همانا تولید نسل بوده است، ولی اگر زنی میخواسته پا فرا تر از مرز های همسر یا مادر بودن گذارد، دین زرتشتی ممانعتی به عمل نمیآورده است.

به زودی مطلبی راجع به دوره هخامنشیان مینویسم، در قسمت ساسانیان توضیح خواهم داد كه فقه ساسانی علیرغم آنچه ادعا میشود از متون زرتشتی فاصله قابل ملاحظه ای دارد

references


- Dhalla, M.N. (1922), Zoroastrian Civilization, From the Earliest Times to the Downfall of the Lat Zoroastrian Empire 651 AD, Oxford University Press.

- Nashat, G., (2003),Women in Pre-Islamic and Early Islamic Iran, in Women in Iran, From the Rise of Islam to 1800, Ed by Nashat, G, Beck , L. University of Illinois Press.

- Sanjana, D.P. (1857), The position of Zoroastrian women in remote antiquity, as illustrated in the Avesta, the sacred books of the Parsees. Being a lecture delivered at Bombay on the 18th of April 1892, by Darab Dastur Peshotan Sanjana, B.A.



۱۳۸۸ آبان ۱۹, سه‌شنبه

آیا خاور میانه فرهنگ مردسالاری را از ایران باستان آموخته است ؟ ( قسمت اول)


لیلا احمد نویسنده کتاب زن و جنسیت در اسلام و استاد مطالعات زنان دانشگاه هاروارد ، مطرح میکنند كه وضیعت زنان بین النهرین پس از فتح بابل توسط کوروش، تنزل کرد. ایشان با رجوع به اپنهایم، میپذیرند كه " زنان دیگر نمیتوانستند شهادت دهند، و محدودیت هایی نیز در زمینه مشارکت انها در امور اقتصادی شوهرانشان اعمال شد " ( ص. ۱۷ ) با عمومیت دادن این محدودیت ها به " رفتار منفی علیه زنان" ایشان نتیجه میگیرند كه فرهنگ ایزوله کردن زنان توسط ایرانیان پیش از هر ملیت دیگری در خاور میانه اعمال میشده و به طور کلی منطقه خاور میانه این فرهنگ را از ایران باستان اقتباس کرده است. خانوم احمد معتقدند كه جایگاه زن زرتشتی جایی بین شی و انسان بوده است، در حالیکه ایشان زن زرتشتی را از لحاظ وضیعت اجتماعی با برده مقایسه میکنند.

باید اعتراف کنم بعد از خواندن کتاب ایشون متعجب و افسرده شده بودم. به هر حال ایشون پروفسور هاروارد هستند و حرف های ژورنالیستی نمیزنند. تصمیم گرفتم نظریات ایشون رو دنبال کنم. نه به عنوان یک ایرانی بلکه شاید به عنوان یک محقق بی طرف. به خودم قول دادم ، هر چیزی كه تو منابع معتبر علمی پیدا میکنم ، هر چقد هم به مذاق ایرانی بودن من خوش نیاد، بنویسم و بپذیرم.


این مطلب گزارشی هست از یافته های من كه در چند پست متوالی اینجا لینک خواهم کرد. احتمالا تا اخر این هفت ۳ پست دیگه اضافه میکنم : زن هخامنشی ، زن ساسانی، و زن ایرانی پس از حمله اعراب



توضیح عکس: ایشتار الهه عشق و باروری در بابل. منبع

Resources

Ahmed, L (1998), Women and Gender in Islam, Historical Roots of a Modern Debate, Yale University Press

۱۳۸۸ آبان ۱۷, یکشنبه

زنان جنبش سبز ، و تجربه زن ستیزی دوران پس از انقلاب ۵۷

در خبر ها و مطالب مربوط به جنبش سبز ایرانیان، به خصوص در خبرهای ۱۳ آبان میبینیم كه زنان و دختران ایرانی پیشتاز این تغییر سبز هستند. من تردید ندارم كه مطالبات مدنی ایرانیان به ثمر خواهد نشست. فقط امیدوارم كه زنان ایرانی بار دیگر بعد از ایفای نقش مهم و تاریخی خود با زور و حربه قانون به اندرونی ها فرستاده نشوند. در واقع همه امید من به این هست كه زنان، این بار آگاهانه در خیابون ها و فضاهای عمومی شهر با صلابت, آزادی و برابری را فریاد کرده اند .

اصطلاح "آگاهانه" رو از این جهت به کار میبرم كه آگاهی تنها چیزی هست كه میتواند جنبش فمنیستی زنان ایرانی را از دام فریبی دوباره نجات داده و اجازه ندهد نیمی از جمیعت کشور به حد اقل ها کفایت کند.

قبل از انقلاب ۵۷ ، خمینی به زنان ایرانی وعده داد كه اسلام برای زنان اهمیتی حتی بیش از مردان قائل است؛ در اسلام زنان حق انتخاب کردن ، رای دادن، و انتخاب شدن دارند؛ در اسلام هر انسانی آزاد است و حق (انسانیت ) خود را خواهد داشت. (۱)

بیهوده نبود كه به قول هاله اسفندیاری حضور زنان در تظاهرات های خیابانی دهه ۵۰ پر رنگ و محسوس بود: زنانی كه به خیابان ها آمدند به امید دستیابی به حقوق برابر. (۲) چه کسی فکر میکرد زنان ایرانی حتا حق اولیه خود را مثل حق قضاوت، یا حق انتخاب پوشش از دست بدهند. خمینی بعد از پیروزی انقلاب و پس از این كه قانون دیه زن برابر با نصف دیه مرد تصویب شد، از زنان خواست كه محدودیت های اعمال شده بر آزادی های فردیشان را به خاطر مصلحت جامعه اسلامی بپذیرند ! (۳ )



امیدوارم پس از پیروزی سبز ها، ما نیز همانند مادرانمان احساس یاس و سرخوردگی نکنیم. امیدوارم نسل ما و نسل پس از ما با چشمانی باز تر، حقوق زن ایرانی رو مطالبه کنه.

(1), (3): Shehadeh, L.R. (2003), The idea of women under fundamentalists Islam, University of Florida

(2): Esfandiari, H (1997), Reconstructed lives, Women and Iran’s Islamic Revolution. The Woodrow Wilson Press

توضیح راجع به پست " قدیمیترین عکس تهران "

یکی از دوستان (خداداد) در بخش نظرات اشاره کردند كه احتمالا نه تنها این عکس قدیمیترین عکس از تهران نیست، بلکه احتمالا اصلا تهران نیست. نقل قول از این دوست عزیز كه روی تاریخ تهران کار میکنند :

"به خيلی ازدلايل می شه مطمئن بود که اين "قديميترين" عکس تهران نيست و از اين قديميتر هم هست (مثل عکس معروف کارلاديولافوا از خيابان سرقبرآقا). دقيقا" نمی تونم مطمئن باشم، اما تنها کسی که می تونه تائيد کنه، دکتر صفامنش در موسسه تهران شناسيه. اما با توجه به اينکه مدتهاست دارم در مورد تهران کار می کنم، خيلی محافظه کارانه حدث می زنم که اين اصلا" تهران نيست و پليه که به جلوی در پشتی قصر قزل حصار می ره. اون بقعه پشت هم احتمالا" امامزاده (زيد؟) قزل حصاره. عکس، با توجه به اينکه توپ رو اواخر دوره مظفرالدين شاه سوار پايه های دوطرف کردند، احتمالا" به دوران محمدعلی شاه يا احمدشاه تعلق داره. بلوار ميردامادش هم که با اجازه کلا" غلطه. ميرداماد تا سال 1310 بيشترش باغ گلابی و سيب بوده و بخشی از زمين های داووديه متعلق به داوود خان پسر ميرزاآقاخان نوری."

با سپاس از خداداد عزیز .

۱۳۸۸ آبان ۷, پنجشنبه

من هنوز هم یک ایرانی مغرور هستم : سبز سبزسبز


امروز ویدویی تو facebook دیدم كه من رو واداشت این مطلب رو بنویسم. تیترش بود :
From the days, when Iranians were proud
روش کلیک کردم. دیدم ویدوئی است از عکس های شاه ، فرح، و خانواده سلطنتی همراه با یک موزیک متن ملایم و تاثیر گذار. البته شاید این کلیپ ها رو سلطنت طلب ها درست میکنن، كه نظرشون هم کاملا برای من محترم هست. ولی این ویدو ها توسط دوستانی share میشه كه دموکرات هستند!

حقیقتش بعد از اومدن به امریکا وقتی توی فرودگاه مجبور بودم ۴ برابر بقیه جواب پس بدم، و یا وقتی مجبور میشدم واسه آدم ها توضیح بدم كه تو ایران چطور لباس میپوشیدم، و خیلی وقت های دیگه ؛ من هم بار ها فکر کردم حداقل شاه هر چی بود به پاسپورت ایرانی ها اعتبار داد.

و داستان این بود تا کودتای ۲۲ خرداد شد. و بسیاری یا کشته شدند، یا شکنجه, یا ...

هر چند این آدم کشی ها و شکنجه ها قصه جدیدی نیست و ۳۰ سال هست كه اینها پاسخ هر مخالفی رو اینجوری میدن، ولی اولین بار بود كه در این سطح مردم کوچه و بازار رو به گلوله بستند، و خوشبختانه جنایاتشون به یاری تکنولوژی نوین بر ملا شد.

هممون صحنه های دیدیم كه ما ما رو به یاد عکس های سیاه و سفید کتاب تاریخ معاصر دبیرستان مینداختند. عکس های در اینترنت منتشر شد كه جنبش سبز رو با تظاهرات های خیابانی سال های ۵۶ و ۵۷ مقایسه میکردند.

همه اینها یاد آوری این هست كه شاه هم یک مستبد بود (شاید یک مستبد ناسیونالیست )، اما به هر حال این سنت دیرینه استبداد هست كه صدایی برنمیتابد جز تک صدای دیکتاتور ! روا نیست كه بعد از رفتن این همه شهید سبز كه غرور ایرانی رو دوباره زنده کردند، باز هم دل من هوای دوران استبداد ۴۰ سال پیش رو کنه. انگار ما ایرانی ها نفرین شدیم كه همیشه به پشت سر نگاه کنیم و آه بکشیم. مقاومت سبز مردم ایران، به ملت های گرفتار استبداد، بهای آزادی رو یاد آوری کرد و آگاهی مردمان کوچه و خیابون رو به رخ دنیا کشید.
من به آینده امید دارم. سبز هستم و سبز میمونم. امروز رنگ سبز برای ملت ایران، رنگ نه هست به استبداد (کمونیستی، سلطنتی، آخوندی، ...)


پا نوشت : عکس ها از اینجا

۱۳۸۸ آبان ۶, چهارشنبه

قدیمیترین عکس به جای مانده از تهران

امروز ایمیلی به دستم رسید از یک دوست شهرساز. ایمیل حاوی عکسی‌ هست که ادعا میشه قدیمیترین عکس به جای مانده از تهران قدیم هست. این عکس بلوار میرداماد رو در سال ۱۲۵۰ هجری شمسی‌ نشون میده. فکر کردم شاید تصویر جالبی‌ باشه برای افتتاح وبلاگم :)

ماخذ عکس: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران