لیلا احمد نویسنده کتاب زن و جنسیت در اسلام و استاد مطالعات زنان دانشگاه هاروارد ، مطرح میکنند كه وضیعت زنان بین النهرین پس از فتح بابل توسط کوروش، تنزل کرد. ایشان با رجوع به اپنهایم، میپذیرند كه " زنان دیگر نمیتوانستند شهادت دهند، و محدودیت هایی نیز در زمینه مشارکت انها در امور اقتصادی شوهرانشان اعمال شد " ( ص. ۱۷ ) با عمومیت دادن این محدودیت ها به " رفتار منفی علیه زنان" ایشان نتیجه میگیرند كه فرهنگ ایزوله کردن زنان توسط ایرانیان پیش از هر ملیت دیگری در خاور میانه اعمال میشده و به طور کلی منطقه خاور میانه این فرهنگ را از ایران باستان اقتباس کرده است. خانوم احمد معتقدند كه جایگاه زن زرتشتی جایی بین شی و انسان بوده است، در حالیکه ایشان زن زرتشتی را از لحاظ وضیعت اجتماعی با برده مقایسه میکنند.
باید اعتراف کنم بعد از خواندن کتاب ایشون متعجب و افسرده شده بودم. به هر حال ایشون پروفسور هاروارد هستند و حرف های ژورنالیستی نمیزنند. تصمیم گرفتم نظریات ایشون رو دنبال کنم. نه به عنوان یک ایرانی بلکه شاید به عنوان یک محقق بی طرف. به خودم قول دادم ، هر چیزی كه تو منابع معتبر علمی پیدا میکنم ، هر چقد هم به مذاق ایرانی بودن من خوش نیاد، بنویسم و بپذیرم.
این مطلب گزارشی هست از یافته های من كه در چند پست متوالی اینجا لینک خواهم کرد. احتمالا تا اخر این هفت ۳ پست دیگه اضافه میکنم : زن هخامنشی ، زن ساسانی، و زن ایرانی پس از حمله اعراب
توضیح عکس: ایشتار الهه عشق و باروری در بابل. منبع
۲ نظر:
سال ها قبل از لیلا احمد، احمد کسروی هم در کتاب خواهران و دختران ما به این موضوع اشاره می کنه که چادر و روبند و محدود کردن روابط زن با مردان غریبه سنتی بوده که در زمان هخامنشیان برای زنان اشراف اعمال می شده و بعدها بعد از فتح ایران عرب ها اینو پذیرفتن و رواجش دادن و به این ترتیب به عنوان رسم اسلامی پذیرفته شده.
ممنون دختر آفتاب، ولی حالا تو پست هخامنشی خواهم نوشت كه نسل جدید ایران شناسان ( نه ایران شناسان کلاسیک ) بر طبق کشفیات جدیدشون از تخت جمشید این مساله رو رد میکنند.
ارسال یک نظر